مقدمه
به نظر مي رسدگله هاي رميده ويا درحال چراي اسب نقاشي شده در دشتهاي دوردست آنچنان قرابتي با اسبهاي اهلي درون اصطبلها كه ايام را به خوردن و كار كردن و يا چريدن در پادوكها مي گذرانند نداشته باشند ، اعمال و رفتارشان را از اجداد وحشي خود به ارث برده وحفظ كرده اند.
اگر با اسب سرو كار داريد بايد بر رفتار او اشراف داشته باشيد تا از واكنشهاي او در قبال محركهاي خاص آگاه بوده و زبان گوياي اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانيد.عمده دليل بر اين آگاهي ، ايمني است . براي اجتناب از هر گونه خطر و يا آسيب احتمالي . ديگر ويژگي اين آگاهي حفظ سلامت جسم و روان اوست كه به موقع از بيماري و يا ناخشنودي او مطلع شده و در پي رفع آن بر آييد . و ديگر آنكه بتوانيد با علم به رفتار اسب اين حيوان را به بهترين نحو تر بيت نموده و ازاودر جهت هاي اهداف خويش استفاده كنيد.
روش طبيعي زندگي اسب
امروزه گله هاي اندكي آن هم در دورافتاده ترين نقاط كره زمين به زندگي ادامه ميدهند.دراين روش زندگي طبيعي و آزادانه آنها چراگاهها،سبزينه زارها،بوته زارهارا براي پيدا كردن آب و غذا در مي نوردند.زندگي در گله حافظ امنيت آنهاست و اين گله را سيلمي برتر،محافظت مي كند و احتمال خطر قريب الوقوع را هشدار مي دهد .
اسب وحشي بايد واكنشهاي سريعي داشته باشد تا بتواند به زندگي ادامه دهد.كره هاي نو زائيده شده بايد به سرعت سرپا بايستند تا اگر گله رميد،آنرا همراهي كنند.اسب فقط به هنگامي كه گير مي افتد با لگد و سر دست زدن ويا گاز گرفتن به دفاع بر مي خيزد .ضامن تنازع بقا در اسب شنوائي خوب، ديد وسيع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسياري از ويژگي ها و غرايز اسبهاي وحشي در مناطق امروزي به چشم مي خورد براي اطلاع از واكنشهاي خاص اسب بايد اين غرايز و ويژگي را بشناسيم.
وجوه تمايز - مشخصات
اسب داراي وجوه تمايز و مشخصاتي است كه بخشي از طبيعت او هستند و اين رفتار و روش متمايز زندگي اش او را از ساير موجودات متمايز مي كند .
اجتماعي بودن
اسبها به زندگي در كنار يكديگر و گاهي در ديگر حيوانات نيازمندند .از زماني كه اسبها به وسيله شكارچيان شكار مي شدند ، زندگي گله وار امنيت آنها را ضمانت مي كرده است چرا كه تعدد ، شانس بقا را بيشتر كرده، اهميت بخش بوده و فرار را تسريع مي كرده است . ممكن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگيري با يكديگر ببينيد كه اين ناشي از خصيصه اجتماعي بودنشان است و تنهايي اورا خمود وكج خلق مي كند.
اگر اسبي در محوطه اي محصوربه تنهايي رها شود ، به وضوح ديده مي شود كه سراسيمه و شيهه كشان به اين طرف و آن طرف دويده و حتي از نرده ها مي پرد تا خود را به ديگران و در كنارشان برساند. بعضي از اسبها از بودن در كنا رحيواناتي مثل گاو و گوسفند هم راضي به نظر مي رسند ولي به ندرت تنهايي را دوست دارند.
فهرست صفات ويژه براي به خاطر سپاري زندگي اجتماعي ( گله ) ؛پرسه زني ، تقليد كننده،چرنده ،كنجكاوي ، حافظه قوي، قانون سلسله مراتب مي باشد.
پرسه زني
اسبها در طبيعت به دنبال غذا از مرتعي به مرتع ديگر پرسه زده و چرا مي كنند.بيشتر اسبها امروزه درحصارها نگهداري مي شوندولي اين خصيصه را همچنان حفظ كرده اند . ممكن است اسبي در حال چريدن در محلي ناگهان به محل ديگري نقل مكان كند . نكته جالب ، غريزه ميل به منزل است كه در اسبهاي اهلي همچنان به قوت خود باقي است .
چه بسا اتفاق افتاده كه اسبي رم كرده با سواريابدون سوار راهي منزل شده وحتي اگر سوارراه راگم كرده باشد اسب او را به طرف آن رهنمون كرده است . اسبها باعلاقه وشوق زياد باگامهايي بلندتربه سمت منزل واسبهاي ديگربرمي گردند.
ساز و كار دفاعي
بيشتر واكنش اسبها بازتاب اين حقيقت است كه آنها قرباني شكارچيان بوده اند .وسيله دفاعي آنها به ترتيب اولويت فرار و سپس جنگ است .
اولين واكنش فرار است و در صورت گير افتادن به لگد پراني ،جفتك اندازي و الاكلنگ و سردست زدن مي پردازند ،كه در اين حالت از ضربات دست همانند پا استفاده مي شود.
اسبهابرسرآب وغذابايكديگرمبارزه نموده وبرتري خودرابه رخ ديگري مي كشند تااينكه رغيب راازمحيط دوركنند.
قانون سلسله مراتب
به طريق اولي اسبها آزادي خواه نيستند و به هنگام زندگي آرام و در صورت هجوم دسته اي گرگ وقت را براي فرار كردن يا نكردن تلف نمي كنند .در اين حالت به تبعيت از رهبري سيلمي غالب پا به فرار مي گذارند . اين سيلمي محافظ گله و راهنماي آنها به طرف آب و علوفه است . در بيشتراوقات اين نقش رهبري را براي اسبهاي اهلي،انسان عهده دارمي شود . در گله اسبهاي وحشي سيلمي ويا ماديان غالب عهده دار رهبري است كه اين رهبريت تحت قانون اطاعت ازبرترياسلسله مراتب قدرت،صورت مي گيرد و براي عهده دار شدن اين نقش قدرت وقاطعيت،نقش اساسي ايفا مي كند .
كنجكاوي
اسبها شديدا كنجكاوند واغلب براي كشف غير معمول ها به اين طرف و آنطرف سر مي زنند ،از اين خصيصه مي توان براي به دام انداختن اسبهاي دست نيافتني درمزارع استفاده كرد. دراصطبلهايي كه اصولي ساخته شده اند ديواره ي كناري هرباكس طوري طراحي شده كه اسبها به راحتي قادر به ديدن هم باشند تا كنجكاويشان درمورد اسبهاي ديگر ارضاء شود. اسب مي خواهد بدان اسبي كه درهمسايگي اش ميباشدكيست ، چه ويژگيهايي دارد،چه ميكند تابتواند بااوارتباط ديداري ، علاوه برشنيداري داشته باشد.
چرنده
اسب چرنده اي است كه از هر نوع سبزينه اي تغذيه مي كند . او در 24 ساعت بين 16تا20 ساعت بطور پيوسته وكم كم مي چرد و زمان استراحتش كوتاه است . اين نحوه چراي كم كم ، پيوسته خوردن ناميده مي شود. اسبهابراي چريدن تمايل بيشتري به صورت گله اي دارند شايدماديانهارابه همراه كره هايشان درمحيطي بازوسرسبزبسيارديده باشيدكه
مشغول چرايند.
تقليد
اسبها از يكديگر تقليد كرده و از همين طريق عادات بد از قبيل انواع تيك و اين پا، آن پا كردن را فرا مي گيرند . دواسبي كه درمجاورت هم بودنديكي ازديگري دندان كشيدن به ديواره باكس واين پا و آن پا كردن را تقليدمي كرد.
حافظه قوي
حافظه اسب بخصوص در مورد تنبيه هاي دردناك بسيار قوي است . اگربه دنبال مقاطعي از طول عمر تربيتي با اوبد رفتاري شود ، در شرايط مشابه او تبديل به موجودي نا خوشايند خواهد شد . و بنابراين خوش رفتاري با او از همان بدو شروع به كار و نو جواني داراي اهميت بسزايي است . اسبهابه خوبي اسبهاي هم اصطبلي رامي شناسند و باهم ارتباط برقرار مي كنند وتازه واردها راديده و سعي درجهت شناخت ايجاد ارتباط برمي آيند.
غرايز
اسبها داراي رفتار هاي غريزي قوي هستند.اين غرايزارثي اند،كه به صورت بازتابهاي احساسي به شرايط و عوامل تأثير گذار تجلي مي كنند. اين بازتابها را مي توان در اندام يا بيني آنها مشاهده كرد . ترس ، عصبيت ، خشم ، درد ، خشنودي وناخشنودي ، توجه جلب شده
ترس
در فضاي باز اسب ترسيده رم مي كند.او به سرعت به دورخودمي چرخدوبعد فرارمي كند. گاهي ديده مي شود كه پديده اي باعث فرار او شده و رميده و سپس باز گشته و به آن خيره شده است.اگر پديده آنچنان تهديد كننده نباشد ، او با سري به پائين كشيده شده و فرنه كنان در حالي كه همچنان خود را آماده فرار كردن نگه ميدارد ، به موضوع نزديك مي شود . در حال سواري ممكن است صدايي و يا حركتي ناگهاني اسب را به جهيدن به سمت مخالف آن وا دارد كه اگر خطر ادامه داشته باشد چرخيده و فرار مي كند.در اصطبل اسب تا حد ممكن خود را از موضوع مورد ترس دور نگه مي دارد و به گوشه اي از باكس پناه مي بردوسررابالا ميگيرد، مورد ترس را با چشماني از حدقه در آمده و خيره مي نگرد ، پره هاي بيني باز شده و فرنه ميكند،گوشهايش سيخ وجنبنده اند تاهرصدايي راسريعاً بشنود،بدن خود رادرامتداد موضوع ترس نگه داشته وتامي تواندآنرا بالا كشيده وعضلات خودرامنقبض ميكندوآماده دفاع ازخويش مي شود.
عصبيت
سر را بالا گرفته و چشمانش راازحدقه بيرون زده وبسيار هوشيار است . پره هاي بيني باز شده وفرنه ميكشد ياصدايي خرخر گونه از بيني خارج ميكند.گوشهاسيخ،جنبان و حساسند.اندام كشيده ومنقبض وآماده فرار. اسب ممكن است بلرزد، رعشه بگيرد ياعرق كند.ضربان قلبش تند تر مي شود و به تناوب پهن مي ريزد.
خشم
اسب عصباني سرش را پائين مي گيرد،گوشها را به عقب مي خواباند،گردن را به جلو مي كشد و چشمانش تنگ مي شود. لبها را براي نشان دادن دندانها از هم باز مي كند و حالت پرخاش جويانه به خود مي گيردوعقب خودرابه طرفين مي چرخاند . ممكن است سعي كند لگد زده و يا گاز بگيرد .
درد
ضربات دردناك اسب را فرار مي دهد.اگر گير بيافتد،گردنش افراشته، چشمانش تنگ و گاهي ممكن است سردست زده لگد بزند و گاز بگيرد. مهمترين بازتاب ضربه هاي دردناك ماندگاري و خاطره ناخوشايند آن است كه نه فقط رم كرده بلكه با الا كلنك و يا سردست زدن سوار را به زمين بزند . الاكلنگ واكنشي است در قبال خطري از پشت،كه ممكن است ناشي از پريدن گرگي درنده بر پشت اسب بوده باشد.الا كلنگ رامي نوان نشاني ازشادييا هيجان هم دانست.
خشنودي
اسب در اين حالت در آرامش كامل و راحت، عضلاتش شل، پوستش شفاف است وگوشهايش به آرامي درجستجوي صدا مي جنبند.
ناخشنودي
اسب در اين حالت در خود فرو رفته،خمود،بي روحيه و بي حال است و يا برخوردي خصمانه دارد. سرش پائين و چشمان بي حال و نگاه خسته وگوشها افتاده و پوستش كدر مي باشد. ادامه اين حالت، اسب را به ناهنجاريهاي درون اصطبل و يا پرخاش جويي مبتلا مي كند .
توجه جلب شده
گردن كماني ، پره هاي دماغ گشاد، گوشها جنبان ، بدون انقباض چشمان براق و پوزه به جلو كشيده شده و نگاهش كنجكاوانه هدف را مي نگرد .
هيجان زده
سر را بالا گرفته ، تنفس تند ، پره هاي بيني باز و فرنه كنان، گوشها سيخ و چشمان براقند و اسب ورجه ورجه كرده و احتمالاً الا كلنگ مي كند بدنش هوشيار ، دم سيخ و ممكن است عرق كند.
شرارت
گوشها به عقب ولي نه كاملاً خوابيده ، چشمان تنگ با نگاههايي معني دار، پره هاي دماغ بسته اسب ممكن است لگد زده و يا فوراً پشت كند .
بازيگوشي
ممكن است با دست زمين را بكند،به سرعت حركت كرده ، دويده ، لگدهايش كوتاه باشدوالا كلنگ كند.كره هابيشتربازي مي كنند . ولي اسبهاي مسن هم گاهي از بازيگوشي غافل نيستند.
هوشياري
گوشها سيخ و جنبان ، چشمها شفاف و هوشيار، بدن بدون انقباض و آماده است .
نبرد بر سر قلمرو
ممكن است با گردني كشيده شده و پايين و يا با گردني كماني به بالا نگه داشته شده ، دندانها نمايان و لبها تهديد كننده باشند.گوشها كاملاً به عقب خوابيده،چشمها تنگ و تهديد كننده، بدن كشيده و با دست زمين را ميكند يا به طرفــين پشت كرده و مي چرخد و آماده لگد زدن است .
اصوات
صداي اسب مي تواند مبين احساسات دروني او و يا عملي باشد كه در شرف انجام آن است .
شيهه
براي دعوت اسبهاي ديگروياوسيله اي است براي جلب توجه، اغلب اين صدا به هنگام جدا شدن كره از مادر شنيده مي شود.
شيهه ملايم
اين نوع صدا به هنگام هيجان و يا ايجاد تنشي شنيده مي شود.
هرهر
دعوت از اسبي در نزديك،اظهار آشنايي با شخص نزديك شونده و اظهار خوشحالي،به خصوص به هنگام دادن خوراك لذيذ.
صداي خارج شده از دماغ
نشان دهنده هيجان ،خوشحالي است . ممكن است به عنوان اولين علائم ترس هم شنيده شود ويا اسب خواسته باشد دماغ خودرا تميز كند.
فرنه
به همگام تعيين قلمرو و بو كردن پهن به گوش مي رسد .
رفتار با اسب
اصول كلي رفتار با اسب
رفتار خوش ،ارتباط و انضباط ،به همان اندازه كه در رفتار انسان با ديگر انسانها داراي اهميت است در مورد رفتار با اسب نيز داراي جايگاه خاص خود مي باشد .
خوش رفتاري
همانگونه كه بازتاب رفتاري انسانها نمودار تربيت آنهاست، رفتاراسبها نيزنشان دهنده نوع تربيت آنهاست. اسبهابه طور كلي نه فقط به مهترومربيان خود وابسته هستندبلكه نسبت به رفتاروخصوصيات اخلاقي سواركارانشان حساسيت نشان ميدهند.
اسب براي خوش رفتاري بايد آموزش ديده شود ، و ساده ترين اين آموزشها عبارتند از :
آرامش كامل به هنگام تيمار،بلند كردن دست وپاهاباآرامش براي نظافت
ارتباط
آنهايي كه با اسب سر و كار دارند بايد بياموزند كه در امر آموزش مثبت بوده و كارشان تداوم داشته باشد . اگر خواسته هاي آموزش دهنده مبهم و متغير باشد اسب به سرعت
سردرگم مي شود. بنابر اين لازم است بدانيم كه چه نكته اي را چگونه بياموزيم و اين امكان پذير نيست ،مگر روش صحيح كار با اسب را آموخته و به هنگام كار با او كاملا متكي به نفس باشيم .
انضباط و تشويق
روان اسبها در كره گي پاك است و رفتار آنها در آينده پي آمد چگونگي خوش و يا بد رفتاري آنها در طول نگهداري از آنها مي باشد. به هنگام كار با اسب انضباط اهميت خاصي دارد. اگر حركتي غلط را اصلاح كرده و حركت صحيح را پاداش دهيم ، اسب به زودي در مي يابد كه كدام حركات صحيح است و سعي در تداوم آنها خواهد داشت.حركت غلط اسب بايد قاطعانه وبا صدائي بلند سرزنش شود.اغلب اين روش موثر مي افتد،ايجاد كمي تفاوت در صدا و قاطعانه بيان شدن آن كافي به نظر مي رسد. اگر مربي به طور دائم بر سر اسب فرياد بكشد، اسب به صداي بلند خو كرده و برايش عادي ميشود.
اگر صداي بلند فايده نكرد ،ضربه هاي كف دست روي گردن و كپل و در صورتي كه گاز ميگيرد روي پوزه لازم است.تنبيه بايد بلا فاصله باشد تا او در يابد از او چه مي خواهند.به محض انكه اسب درسش را آموخت ، دادن پاداش واجب مي شود .نوازش،صدائي مهربان ،و يا حبه اي قند، به او مي فهماندكه پي آمد رفتار صحيحش ، خوش رفتاري است.خوش رفتاري اعتماد اسبها را جلب كرده و متكي به نفس و خوش رفتار شده و به موجوداتي دوست داشتني تبديل مي شوند.
چگونگي رفتار با اسب
اسب دو تصوير جدا از هم را به يك باره مي بيند يكي را با چشم راست و ديگري را با چشم چپ.اسب با بالا و پايين آوردن سرخود اشياء را در كانون چشمهاي خود متمركز ميكند چون مردمك چشم اسب بر خلاف مردمك چشم ما قادر به حركت و جابجائي براي تمركز بر روي اشياء نيست.
حس بويايي اسب تكامل يافته و قوي است . اسب مي تواند خانه اش ، چراگاه و دوستانش را با بوئيدن به خوبي تشخيص دهد . هر نوع شيء يا حيوان بيگانه را ارزيابي كند و
تشخيص دهد كه آيا خطر ناك است يا بي خطر . اگر حس بويائي حافظه اسب رابه كارانداخته و به ياد آورد كه آن شيء يا حيوان ناآشنا ، زماني باعث هراسش شده است
از آن شيء يا حيوان مي گريزد يا به آن حمله مي كند.
حس لامسه اسب نيز قوي است به دليل برخورداري از گيرنده هاي لامسه به راحتي قابل كنترل است بخصوص نواحي بيني ،دهان ،گوشها ، گردن ، جدوگاه و دنده هايش
بسيار حساسند .
به هنگام نزديك شدن به اسب با او صحبت كنيد تا مطمئن شويد كه متوجه شما شده است . زيرا اسبها در حالت ايستاده چرت مي زنند و ممكن است وقتي به آنها نزديك مي شويد خواب باشند و واكنش نشان دهند.به يك اسب هراسان و وحشت زده فرصت دهيد تا آرامش خود را باز يابد و سپس به كار كردن با او ادامه دهيد . اگر حيوان متوجه حضور شما نشده باشد ممكن است ترسيده و در خطر صدمه ديدن قرار گيريد . بايد سعي كنيد با حالات و تغييرات سر ، گوشها و چشمهاي اسب آشنا شويد.
عوامل محيطي مانند رعد و برق ، باد و نزولات آسماني بر چگونگي رفتار اسب اثر مي گذارند . رفتار و واكنش اسبها در روزهايي كه هوا منقلب و متغير است باروزهايي كه هواآرام است كاملاً متفاوت مي باشد . اگر اسب را در يك اصطبل انفرادي يا حصار محدود ومحصور نمائيد به راحتي به يك برنامه غذايي خاص خو مي گيردواگراين عادت را از آن بگيريد رفتارش تغييرميكند .
اسبها به راحتي رفتارهاي ناپسند را فرا مي گيرند آنها حالات و رفتار يكديگررا تقليدميكنند ثمره اين تقليد اسبهاي افساركش،لگدزن،گاز گير و هواخوار است. مي توان با درك صحيح روحيه وروان اسب و تربيت مناسب او از بروز اين رفتارهاي ناپسند و نامطلوب پيشگيري کرد. براي نزديك شدن ، گرفتن و افسار كردن اسبي كه خوب تربيت شده است نيازي به مهار فيزيكي وجود ندارد. به جاي آن مي توانيدباتكيه برشرايط وحالات روانشناسانه كسب شده از سوي اسب از بدو تولد تا كنون اورا صدا بزنيد و انتظار داشته باشيدكه توقف كند،آرام بايستد و به شما اجازه نزديك شدن و افسار بستن را بدهد . بسياري از سوار كاران دريافته اند شناخت حالات ، روحيات ، شخصيت ، رفتاراسبهادرشرايط مختلف بايكديگرفرق ميكندوهمانند ما انسانها خصوصيات روحي و رواني خاص خودرادارند.
نتيجه...
شمابه عنوان يك مالك،مربي،سواركارويامهتريك اسب باشناخت حالات و خصوصيات واخلاق اسب خودمي توانيدبه بهترين نحواوراتربيت كرده واز اودر جهت اهداف خود استفاده كنيد. درصورت شناخت رفتارهاي اسب ميتوان اين موجودزيباوقدرتمندرادرورزشهايي مثل چوگان،كورس،پرش،استقامت،درساژ ودرزمينه هاي تفريحي وآموزشي وتحقيقاتي وعلمي و بهبودصنعت پرورش ودرزمينه پزشكي استفاده نمود.حتي ميتوان درجايگاه يكي ازبهترين دوستان انسان ،اسب راقرارداد.
به بيان يكي از دوستان كه براي نخستين باراسب را از نزديك مشاهده ميكرد :
اسب انساني است كه قادر به سخنگويي نيست.