باکتری باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم است. نامهای دیگر این بیماری در زبان انگلیسی آنتراکس (Anthrax) و به فرانسوی شاربن است. نام آنتراکس از کلمه یونانی (anthrakis) به معنی ذغال گرفته شده که بدلیل زخم سیاه رنگی هست که در این بیماری بوجود می آید. از بیماریهای مشترک انسان و تعداد زیادی از حیوانات است که البته در حیوانات شایعتر و در انسان کمتر هست.
شکل و خصوصیات باکتری:
باکتری میلهای شکل و غیرمتحرک و دارای کپسول بوده و هوازی ـ بیهوازی اختیاری است از خصوصیات مهم این جنس یعنی باسیلوسها و این باکتری، تولید هاگ یا اسپور (Spore) است به همین دلیل، مقاومت محیطی زیادی دارند و اکثرا در آب هوا و بخصوص خاک حضور دارند.
مقاومت باکتری:
فرم رویشی و جوانهزدهی باکتری، مقاومتی همانند مقاومت سایر باکتریهای بدون هاگ دارد یعنی حساس است و در گرمای 60 درجه و مواد ضدعفونی کنندهی عادی، بزودی از بین میرود ولی هاگ یا اسپور آن سالها در شرایط عادی باقی میماند و پس از این مدت اگر در شرایط مناسب قرار گیرد به فرم رویشی تبدیل میشود. گزارش های مختلفی از دوام هاگ این باکتری وجود دارد بطوریکه بقای آن را در طبیعت تا 60 سال گزارش کردهاند. عواملی که باعث هاگگذاری، تبدیل هاگ به فرم رویشی و تبدیل فرم رویشی به هاگ میشود، موجب بقای باکتری است که در این مورد می توان به وجود زمینهای قلیائی و حاوی آهک و مقداری ازت در اثر نباتات گندیده (که این مناطق به مناطق گرمخانهای موسوم هستند) و همچنین فصول بارانی و خشکسالیهای پی در پی و گرمای بیش از 15 درجه اشاره کرد که تناوب تبدیل هاگ به فرم رویشی و بالعکس را تامین می کند (این تبدیلات بطور استثناء در هاگ این باکتری وجود دارد یعنی با مساعد شدن شرایط به فرم رویشی تبدیل میشود و با نامساعد شدن شرایط، مجددا به شکل هاگ برمیگردد). اسپور باکتری در دمای 120 درجه سانتیگراد در تحت فشار در اتوکلاو به مدت 15 دقیقه از بین میرود. عوامل دیگری که در از بین بردن هاگ این باکتری موثر است: گرمای خشک 140 درجه به مدت بیش از 3 ساعت، محلول 10% فرمالین در دمای 40 درجه به مدت 15 دقیقه( اما در دمای کمتر مدت زمان بیشتری مورد نیاز است)، محلول 5% سود سوزآور. اما نور آفتاب و گندیدن لاشه بر هاگ باکتری اثر کمی دارد.
حساسیت:
در دام ها در شرایط طبیعی، تمام علفخواران نسبت به این بیماری حساسیت زیادی دارند. نشخوارکنندگان بویژه گوسفند، گاو و بز بسیار حساس میباشند و در صورت ابتلا بیماری بیشتر به شکل فوق حاد بوده و تلف میشوند. حساسیت دامهای تکسمی نیز زیاد است اما از نظر حساسیت بعد از نشخوارکنندگان قرار دارند. گوشتخواران حساسیت کمی دارند و بطور استثناء ممکن است مبتلا شوند. پرندگان به این بیماری مقاومت دارند به استثنای شترمرغ که حساس است. نژاد در حساسیت دامها موثر است بطوریکه گوسفندان آفریقا نسبت به سایر نژادها مقاومت بیشتری به شاربن دارند همچنین حیوانات مسن بدلیل ایمنی اکتسابی و تدریجی بیش از حیوانات جوان مقاومت دارند. انسان به بیماری شاربن حساس بوده و با تماس با حیوانات مبتلا و یا فراوردههای آلوده به این بیماری مبتلا میشود.
راه انتقال و انتشار باکتری و بیماری:
بیماری شاربن در انسان در نتیجه تماس مستقیم با حیوانات بیمار و یا فرآوردههای حیوانات مثل پوست، مو و پشم ایجاد میشود بنابراین دامپزشکان، دامداران، میکروب شناسان، کشاورزان، چوپانان، کارگران کشتارگاهها و کارگرانی که در صنایع پوست و پشم کار میکنند بیشتر در معرض ابتلاء به این بیماری هستند.در حیوانات میکروب شاربن بطور مستقیم از حیوان آلوده به حیوان سالم منتقل نمیشود بلکه میکروب در بافتهای حیوانات مبتلا وجود داشته و کمی قبل از مرگ از راه ترشحات مختلف به خارج دفع میشود. همچنین اگر لاشه حیوانات تلف شده کالبدگشایی شود و یا در دسترس پرندگان و یا حیوانات شکاری قرار گیرد، ممکن است بطور وسیع و خطرناکی میکروب را در خاک پراکنده کند. بنابراین انتشار میکروب در یک منطقه ممکن است بوسیلهی جریان آب، حشرات، سگها و سایر گوشتخواران، پرندگان وحشی و یا مدفوع دامهای مبتلا تامین شود. ورود عفونت به یک منطقه غیرآلوده همواره بوسیله مواد آلوده حیوانی مانند پودر استخوان، کود، پوست، روده، پشم و مواد کنسانتره و یا علوفه آلوده صورت میگیرد.
میکروب شاربن در انسان و حیوان ممکن است از راه خراشهای پوستی، راه گوارشی و یا از طریق تنفس ایجاد آلودگی نماید. گرچه در بیشتر مواقع طرز ایجاد آلودگی به درستی معلوم نیست اما غالبا تصور میشود که دامها در نتیجه خوردن غذاها و یا آبهای آلوده مبتلا میشوند و در انسان میکروب بیشتر از راه خراشهای پوستی وارد بدن میشود ولی ندرتا ممکن است از راه مخاط دستگاه تنفس و یا گوارش افراد را مبتلا کند. بنابراین بسته به راه ورود میکروب سه نوع شاربن ایجاد میشود: شاربن پوستی، شاربن تنفسی و شاربن گوارشی.
بیماریزایی:
باسیلوس آنتراسیس از طریق تولید سم یا زهرابه به میزبان حمله میکند. بطور دقیقتر، بیماریزایی باسیلوس آنتراسیس به دو عامل مربوط است: کپسول و زهرابه. به این ترتیب که کپسول، باکتری را در برابر بیگانه خوارها و فاگوسیتها و سایر عوامل دفاع غیرآختصاصی بدن محافظت میکند و زهرابه یا توکسین که از سه جزء مهم پروتئینی تشکیل شده است.
سیاهزخم پوستی:
معمولا در مناطقی از پوست دست و بازو که بیشتر در معرض تماس با آلودگی هستند روی میدهد (پوست صورت و گردن هم با شیوع کمتری گرفتار میشوند).
علائم:
ضایعه معمولا با ایجاد جوش بیدرد در محل ورود میکروب آغاز میشود که به سرعت گسترش مییابد و به قرحهای که اطراف آن را طاولهای کوچک احاطه کردهاند منجر میشود و به نکروز قرمز تیره و سیاه رنگی تبدیل میشود (در مرکز زخم یک اثر و جاماندگی از زخم سیاه رنگ بوجود میآید). این ضایعه قطر 1 تا 3 سانتیمتری داشته و به آن پوسچول بدخیم (malignant pustule) میگویند. در اثر زهرابه میکروب خیز و ادم وسیع، بزرگ شدن عقدههای لنفاوی (لنفادنوپاتی)، تب، بیحالی و نیز سر درد هم ممکن است دیده شود. بیماری در اکثر موارد خودبخود محدود شده و بهبودی حاصل میشود اما موارد درمان نشده میتواند به باکتریمی Bacteremia یا وجود باکتری در گردش خون، مننژیت و مرگ منجر شود و این تلفات در اینگونه افراد حدود 20% است. این بیماری در مناطق استوایی شایعتر است.
سیاهزخم تنفسی یا ریوی:
در انسان که بیماری پشم ریسان هم خوانده میشود در اثر استنشاق اسپورها ایجاد میگردد که در ابتدا آثاری شبیه به سرماخوردگی دارد ولی بزودی به بیماری شدید ریوی و پنومونی تهدید کننده تبدیل میشود. میزان تلفات در این شکل بیماری حتی افرادیکه تحت درمان دقیق قرار میگیرند زیاد است چون زمانی به بیماری مظنون میشوند که جراحات قابل ترمیم نیست.
علائم:
تب، سرفهی خشک، احساس ناراحتی در پشت جناغ سینه و نهایتا تنگی نفس حاد، تعریق و سیانوز. پرده جنب ریه هم درگیر میشود و پس از آن تجمع مایع خونی در فضای پلور ( فضای بین دو پرده جنب) روی میدهد. بیماری به سرعت پیشرفت می کند و در عرض 24 تا 36 ساعت شوک، افت دمای بدن و مرگ رخ میدهد.
سیاهزخم گوارشی:
در اثر مصرف گوشت آلوده ایجاد میشود.
علائم:
بصورت یک التهاب دستگاه گوارش (گاستروانتریت) حاد تظاهر مییابد. تب شدید، نفخ شکم، دلدرد و همچنین استفراغ خونی و اسهال خونی هم ممکن است دیده شود و نهایتا به مرگ منجر میشود.
تشخیص:
تهیه گسترش و دیدن باسیلهای گرم مثبت و بزرگ که بصورت زنجیرهای قرار گرفتهاند. اسپورها معمولا در گسترههای بدست آمده از ترشح زخم دیده نمیشود. آزمایشات سرولوژی مفید نیستند.
پیشگیری و درمان:
سوزاندن یا دفن لاشههای آلوده در گودالهای عمیق دارای آهک_ ضدعفونی محصولات حیوانی (بوسیله اتوکلاو)_ استفاده از دستکش و پوشاک محافظت کننده در افرادی که در خطر بالای ابتلاء قرار دارند_ ایمن سازی فعال دامها به کمک واکسن زنده ضعیف شده (تخفیف حدت یافته) در این مورد واکسنی که وجود دارد حدود 9 ماه به دام ایمنی میدهد_ واکسینه کردن افرادی که در خطر شغلی بالایی قرار دارند. این واکسن بدون سلولی و حاوی آنتیژن محافظت کننده (PA) خالص شده میباشد. درمان بوسیله پنیسیلین G انجام میشود که موثرترین درمان است.